خب حالا میرسیم به بررسی و نقد یک مطلب

ما روزانه با سیلی از ادعا ها از طرف منابع مختلف مواجه هستیم که ما را به انجام کاری یا پذیرش باوری فرامیخوانند و این کار ها و باورها پیامدهایی نیک یا بد دارند پس نیاز به وسیله ای داریم که این ادعا ها را محک بزند

یکی از این مسائل پرسیدن سؤآل های به جاست

اولین سؤال این است که اصلا آیا تفکر ما نقادانه هست یا نیست تا بعد برویم دنبال آن


دو نوع وسیله داریم که دو نوع تفکر را به یادمون میارن:

اسفنج: تفکر مدل اسفنجی به دنبال درک اطلاعات و پیچیدگی ها و روابط آنها با استفاده از تمرکز و حافظه است

غربال: تفکر مدل غربالی به دنبال آشکار کردن بهترین داده ها و رسیدن به بهترین تصمیم هاست با استفاده از پرسیدن سؤال های به جا که مثل همون توری عمل میکنند


حالا چطور بفهمیم غربالگر هستیم یا نه؟

بپرسیم:

1. آیا پرسیدم چرا میخواهد فلان چیز را باور کنم؟

2.آیا وقتی درباره اشکالات احتمالی سخن او فکر میکردم یادداشت برداشتم؟

3.آیا به نتیجه خاص خود رسیدم؟


چند نکته مقدماتی ضروری:


**افسانه راه حل صحیح

توجه به این نکته باعث میشود به مسائل نقادانه بنگرید

در مسائل انسانی نمیتوان به سادگی و قطعیت از راه حل صحیح سخن گفت و این به خاطر پیچیدگی مسائل و پیشفرض های متفاوت و غرض ورزی های انسان هاست. 

البته گاهی مجبوریم بدون یقین 100% تصمیم بگیریم و بهترین راه حل با نقادی قابل بررسی است.


**مسائل بی اهمیت

اصلا برخی مسائل آنقدر اهمیت ندارد که بخواهید به آن فکر کنید پس اول بپرسید:

این مسأله چه اهمیتی دارد؟


**دو نوع تفکر نقادانه

1.حداقلی: تفکر نقاد حداقلی به دنبال دفاع از عقاید قبلی است

2.حداکثری: تفکر نقاد حداکثری به دنبال ارزیابی همه تفکرات و انتخاب بهترین آنهاست

اصلا یک عقیده وقتی مفید است که خودمان آن را انتخاب کرده باشیم و نتیجه آن عزت نفس و لذت خواهد بود


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

های روید - معرفی و دانلود بازی و برنامه اندروید کتاب و فلسفه درد و دل دکور خوب کیان آرت تابگرها فیکوس لیراتا شرکت مهندسی مهدیس آسانبر دانلود آهنگ جدید 2019